.
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان منجی آل طه و آدرس monji-taha.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دانشنامه مهدویت

یوم الفرج ذکر روزهای هفته

طرح قدمی برای ظهور - کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد

پیج رنک گوگل
امکانات وب
آیه قرآن تصادفی
تبلیغات
?

   حتما همه ی شما به این مساله فکر کردید که اگر بخوایم واقعا منتظر مولایمان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشیم، باید دقیقا چه کاری انجام بدیم. درسته، همگی برای ظهور حضرت دعا می کنیم که دعا برای فرج هم البته اجر و ثواب مخصوص خودش رو داره، ولی آیا همین قدر کافیه؟! من که همیشه فکر می کردم باید کاری انجام بدم ولی هیچ وقت مغزم آن چنان که باید و شاید منو یاری نمی کرد! تا این که ایمیلی از طرف یکی از دوستانم به دستم رسید.

http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/lgG1vFzbm19y0VAhaHxeIiADR9z8QKtkZVFTW5GWHU14YM-ALAl2Gg/s/w535/

شاید به دست شما هم رسیده باشه و شاید هم نرسیده باشه، به هر حال این جا براتون می گم که ایمیل مذکور چطوری منو راهنمایی کرد:

کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد ظاهرا دو ساله که طرح «قدمی برای ظهور» رو برگزار می کنه. می تونیم توی این طرح ثبت نام کنیم و بگیم که ما چه قدم هایی می تونیم برداریم. یعنی از بین گزینه هایی که در اختیار ما گذاشته، سه  یا چهار تا رو بسته به توان و ظرفیتمون انتخاب کنیم و البته یادمون نره که بهش پایبند باشیم.

بعضی هاش واقعا کار ساده ایه و آدم تعجب می کنه چطور این همه مدت از انجام چنین کارهایی که باعث خشنودی مولای ما می شن بی اطلاع بوده!

و چقدر راحت می شه در این مسیر قدم برداشت. قدم های کوچک ولی مهم که هم باعث خشنودی حضرت می شن، هم ارتباط ما رو با امام زمان (علیه السلام) تقویت می کنن و هم این که باعث تغییراتی هر چند کوچک (که البته نتایج بزرگی به همراه داره) در جامعه و محیط زندگی ما می شن.

پس اگر مرد رهی، بسم الله!

این آدرس صفحه ای که توضیحات لازم رو داده (که من تقریبا برای شما گفتم) و لینک ثبت نام رو گذاشته که انشاالله ثبت نام کنید. پایین همین صفحه هم می تونید تعداد افرادی که در این طرح شرکت کردن رو ببینید.

راستی: لازم نیست حتما همه ی گزینه ها رو انتخاب کنید، می تونید فقط یکی از گرینه ها رو انتخاب کنید ولی عمیقا بهش پایبند باشید.

انشالله که در این راه موفق باشیم و زمانی که به امید خدا مولای ما ظهور کرد، شرمنده ی ایشون نباشیم. الهی آمین.

لینک منبع


موضوعات مرتبط: مذهبی، فرهنگي، ،
برچسب ها: قدمی برای ظهور, امام زمان, مهدی زهرا, امام دوازدهم,
[ یک شنبه 30 شهريور 1398 ] [ 16:28 ] [ طاها رضایی ]

بولتن در گزارشی به نقل از جبهه جهادگران مجازی: شبکه من و تو۱ در سری برنامه آکادمی موسیقی گوگوش سعی در ایجاد الگویی دقیقا همانند الگو های رفتاری سازمان منافقین را دارد!
سازمانی که هیچگاه اخلاق و انسانی را رعایت نکرده است. البته در ابتدای راه این سازمان با دنبال کردن مبانی اسلامی خودرا به عنوان یک تشکیلات دین محور معرفی کرد و از این طریق با جذب جوانان متدین مبارزات خود را با رژیم شاهنشاهی آغاز کرد.


واین خواننده به ظاهر با حجاب آکادمی موسیقی کیست؟


موضوعات مرتبط: فرهنگي، ،
برچسب ها: ارمیا, آکادمی گوگوش, مجاهدین خلق, من و تو, آکادمی گوگوش, خواننده محجبه,
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392 ] [ 11:42 ] [ طاها رضایی ]
[ سه شنبه 13 فروردين 1392 ] [ 20:21 ] [ طاها رضایی ]

 

مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت.
آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید.
روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: راستش ما ترازویی نداریم که کره ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم .

یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیریم.

 

با تشکر از دوست خویم آقا جواد که این مطلب رو برام فرستاد.


موضوعات مرتبط: فرهنگي، مجله دانش، ،
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392 ] [ 11:40 ] [ طاها رضایی ]
 

روزی که علي کریمی پول بنزین نداشت!!!

این متن از روی گفته های یکی از دوستان کریمی تنظیم شده. هر چند شاید شماره 8 پرسپولیس دوست نداشته باشد که کسی این متن را بخواند اما ننوشتن از کاری که او کرده هم درست به نظر نمی رسد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، این متن از روی گفته های یکی از دوستان کریمی تنظیم شده. هر چند شاید شماره 8 پرسپولیس دوست نداشته باشد که کسی این متن را بخواند اما ننوشتن از کاری که او کرده هم درست به نظر نمی رسد:

با علی [کریمی] رفته بودیم بانک. برای یک کار اقتصادی لازم بود از حساب پول برداریم. در بانک همه او را می شناختند. از مسئول باجه بگیر تا رییس بانک همه با او خوش و بش می کردند. رئیس بانک و مسئول یکی از صندوق ها از آن استقلالی های تیر بودند. از همان اولی که وارد بانک شدیم با کریمی کل کل کردند تا لحظه ای که بیرون برویم.

علی [کریمی] باید 4 میلیون و 700 از بانک برمی داشت. برای کاری که می خواستیم انجام دهیم حداقل پول لازم همین بود. پول را که گرفت از بانک خارج شدیم. هنوز خیلی از بانک دور نشده بودیم که یک پیرزن را گوشه خیابان دیدیم. به نظر گدا می آمد. می دانستم که علی [کریمی] دست به خیر دارد.

 سریع کنار زد و سراغ پیرزن رفت. طفلک نای حرف زدن نداشت. نه پول می خواست نه کمک؛ فکر کنم از حال رفته بود. به او کمک کردیم که از جایش بلند شود. نایلون داروهایش کمی آن طرف تر افتاده بود. علی [کریمی] داروهایش را به او داد و با اصرار سوارش کرد که به خانه اش برساند.

خانه شان قدیمی بود وارد خانه شدیم، همسر پیرزن هم روی یک تکه پتو خوابیده بود. علی به پیرزن نزدیکتر بود و با او حرف می زد. زیاد از حرف هایی که می زدند سردر نمی آوردم. پیرمرد و پیرزن را تنها گذاشتیم و از خانه بیرون آمدیم. در مسیر برگشت اصلا حرف نمی زد. مشخص بود که حوصله ندارد.

به پمپ بنزین رفتیم که بنزین بزنیم. بعد از اینکه بنزین زدیم، علی از مسئول پمپ پرسید کارت خوان دارند یا نه. مسئول کلی تعارف کرد و گفت که نمی خواهد پول بگیرد اما کارت خوان نداشتند. من به جای او پول بنزین را حساب کردم.

پیش خودم می گفتم نگاه کن همین الان 4 میلیون پول گرفت نمی خواهد خرج کند. پیگیرش شدم که دنبال کارمان برویم. بیرون پمپ بنزین اما گفت امروز نمی خواهد این کار را بکند. کلی بهانه آورد و گفت که ظهر شده، آخرش هم گفت پول ندارد که بدهد. گفت که فردا کارمان را انجام بدهیم.

همین یک ساعت پیش 4 میلیون و 700 از بانک پول گرفته بودیم ولی معلوم بود که دیگر پولی در جیبش نمانده است. من که ندیدم علی پول ها را در خانه آن پیرمرد و پیرزن گذاشته باشد. نمی دانم آنها تا الان پول ها را پیدا کرده اند یا نه. اصلا فهمیده اند که این پول ها را چه کسی آنجا گذاشته. خیلی راحت از هم خداحافظی کردیم و جدا شدیم.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان - تماشا


موضوعات مرتبط: فرهنگي، ورزشی، ،
برچسب ها: علي کریمی, پول, بنزین, نامه, کمک,
[ یک شنبه 13 اسفند 1391 ] [ 12:4 ] [ طاها رضایی ]

مفتي وهابي: نزديکي با دختر 3 ساله هم جايز است!

    به گزارش مصاف به نقل از شيعه آنلاين، تاکنون بارها و بارها چهره ها و مفتي هاي سرشناس وهابي با صدور فتواهاي عجيب جنسي، چهره نهفته و واقعي فرقه ضاله و ساختگي وهابيت را نشان داده اند.

  از فتواهاي ازدواج با زنان باردار و دختران در سوريه گرفته تا سوء استفاده جنسي از دختران عراقي پس از حمله آمريکا، همه و همه نمونه هايي چند، از ده ها فتوا و رخداد غير اخلاقي وهابيت است.

  اما در جديد ترين رسوايي اخلاقي يکي از مفتي هاي سرشناس وهابيت، شيخ «ياسر برهامي» از سلفي هاي مصر در يک برنامه زنده تلويزيوني از جايز بودن نزديکي با دختران 3 ساله سخن گفت.

  وي که در شبکه ماهواره اي "دريم" سخن مي گفت، در ادامه افزود: دين اسلام اجازه داده که از سن 3 سالگي با دختران نزديکي شود. بنده اين فتوا را بر اساس آيات قرآن کريم صادر کرد ام.

  گفتني است بلافاصله پس از مطرح شدن اين اظهارات توسط «ياسر برهامي»، اعتراضات و انتقادات شديد متوجه وي شد و در صفحات سايت هاي اجتماعي بحث هاي جنجال برانگيزي در اين باره به راه افتاد و متأسفانه مدافعان حکومت سکولار که مخالف حکومت ديني و دولت هاي اسلامگرا هستند، اين اظهارات را بهانه کرده تا اسلامگرايان را مورد هجمه قرار دهند.

  منبع : ولیعصر (عج)


موضوعات مرتبط: مذهبی، فرهنگي، ،
[ یک شنبه 6 اسفند 1391 ] [ 14:10 ] [ طاها رضایی ]
چفیه به آکادمی موسیقی گوگوش رسید/عکس
شبکه من و تو که هر اقدامی را در جهت تخریب فرهنگ و نوع پوشش جوانان ایرانی به کارگرفته است این بارچفیه را که نماد پوشش بسیجی است سوژه خود قرار داد.

موضوعات مرتبط: فرهنگي، ،
برچسب ها: چفیه, آکادمی موسیقی گوگوش, من و تو, manoto,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 1 اسفند 1391 ] [ 18:18 ] [ طاها رضایی ]

نقل قول از يك پرسنل بيمارستان در شهر یزد،اين ماجرا هفته پيش اتفاق افتاده!!

موتور سوار با كودك خردسالي تصادف ميكند وقتي كه او را از زمين بلند ميكند هيچ مشكل ظاهري براي كودك عارض نشده بود.راكب از كودك ميپرسد هيج جاي بدنت درد دارد؟كودك اظهار راحتي ميكند وراكب موتورسوار چون حال كودك را خوب ميبيند به او پيشنهاد ميدهد كه او را به خانه اش برساند وهمين كار را ميكند.وقتي به خانه آن پسر ميرسند درب خانه را موتور سوار ميزند و وقتي يه آقايي از خانه بيرون مي آيد شرح ماجرا به او گفته ميشود.ولي اون آقا كه باباي كودك بود اصرار ميكند كه حال فرزندش ممكن است خوب نباشد ويا بعدا برايش مشكل پيش بيايد واز موتور سوار ميخواهد كه او وبچه اش را به بيمارستان برساند. بدين ترتيب هر سه سوار موتور شده وراهي بيمارستان ميشوند.وقتي كه كودك را داخل اورژانس ميبرند او ديگر جان نداشته واقدامات پزشكي براي او بي اثر ميماند!!!!!نتيجه كالبد شكافي و نتيجه ي اوليه كه پزشك اورژانس هم تشخيص داده بود حاكي از اين بود كه كودك بر اثر خفگي مرده است!!!گويا اين پدر قاتل و معتاد زماني كه پشت موتور، بچه خود را بغل كرده بود به خاطر گرفتن ديه كودك پنج شش ساله ي خود را خفه كرده .....


من كه نميدونم چي بگم . ديروز كه اين ماجرا را شنيدم كلي ناراحت شدم.

منبع: وبلاگ جفاها


موضوعات مرتبط: فرهنگي، ،
[ سه شنبه 19 دی 1391 ] [ 21:22 ] [ طاها رضایی ]

 

رئیس جمهور سابق اروگوئه نه تنها مبلغ دستمزد خود را فاش کرد بلکه اعلام کرد ماهیانه 90 درصد از دستمزد خود را به موسسه های خیریه، اهدا می کند.
 

 


موضوعات مرتبط: ، فرهنگي، ،
ادامه مطلب
[ دو شنبه 15 آبان 1391 ] [ 15:23 ] [ طاها رضایی ]
[ چهار شنبه 3 آبان 1391 ] [ 19:44 ] [ طاها رضایی ]

 

دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور می کردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سر خشم بر چهره ی دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود، سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شن های بیابان نوشت: "امروز بهترین دوست من بر چهره ی من سیلی زد." آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود، لغزید و در برکه افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت، بر روی صخره ای این جمله را حک کرد: "امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد." دوستش با تعجب از او پرسید: "بعد از آنکه من با سیلی تو را آزردم، تو آن جمله را روی شن های صحرا نوشتی ولی حالا این جمله را روی صخره حک می کنی؟" دیگری لبخندی زد و گفت: "وقتی کسی ما را آزار می دهد، باید روی شن های صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش، آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما می کند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد."

 
                        منبع: کتاب عشق بدون قید و شرط ( داستانهایی کوتاه از نویسندگان ناشناس )
 

 

موضوعات مرتبط: فرهنگي، مجله دانش، ،
[ سه شنبه 28 شهريور 1391 ] [ 11:9 ] [ طاها رضایی ]

پر درآمد ترین شغل های ایران

همشهری جوان: دلایل بسیاری وجود دارند که باعث می شوند هیچ کس دوست نداشته باشد کسی از میزان دقیق دارایی اش باخبر شود. اینها تنها محدود به قشر پردرآمد جامعه هم نمی شود، اگر به دوروبرتان دقت کنید، حتی آدم های کم درآمد هم به طور دقیق به شما نمی گویند چقدر درآمد دارند!


موضوعات مرتبط: علمی، فرهنگي، مجله دانش، ،
ادامه مطلب
[ سه شنبه 30 خرداد 1391 ] [ 12:42 ] [ طاها رضایی ]

ثروتمندترین ایرانی در جهان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


موضوعات مرتبط: علمی، كامپيوتر و اینترنت، فرهنگي، مجله دانش، ،
ادامه مطلب
[ دو شنبه 18 ارديبهشت 1391 ] [ 10:4 ] [ طاها رضایی ]


پسر نوح با بدان بنشت                      خاندان نبوتش گم شد

سگ اصحاب کهف روزی چند               پی نیکان گرفت و مردم شد

نمی دانم … که(چه كسي) می داند؟ در روزگاری که  هنرمندان  وهنرپیشه ها و تعدادی (نه همه)مدل آمریکایی و اروپایی به دنبال راهی برای آرامش خود و پذیرفتن دین ناب اسلام هستند هنرمندان ما دوباره فرهنگ برهنگی را ترویج می كنند و  دوباره همان قصه همیشگی . به عبارتی دیگر مرغ همسایه غاز است!

نمی دانم که می داند ؟ شاید مشکل از خیلی چیزها باشد. شاید مشکل از نادرست جامعه پذیر شدن است. شاید کم کاری خود ماست ولی به هر حال از ماست که بر ماست

چندی پیش مطلبی را خواندم درباره یک مدل تازه مسلمان که همه زندگی پر زرق و برق غرب را به بهای ایمان داده بود. او نیز دریافته بودکه روح، خود مقوله ای دیگر و آرامش آن از جسم والاتر است.

نمی دانم... که می داند؟ شاید ما فرهنگ و ارزش حجاب را به خوبی تفهیم نکرده ایم. شاید هنوز به آن مرحله نرسیده ایم که دریابیم “حجاب مصونیت است نه محدودیت” شاید شاید شاید…

نمی دانم که می داند ؟ شاید هنوز معنی حقیقی سجده بر خاک و نماز را در نیافته ایم. ..

دوستی می گفت : آن که خواب است را می توان بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده  …نه.

شاید این بیان درستی نباشد. شاید من خیلی اشتباه می کنم. ولی فکر می کنم که ما در ۲ راهی  بزرگی گیر کرده ایم؛ یا کشور و آیین و فرهنگ اسلامی مان و یا شاید برهنگی فرهنگی.

نمی دانم .. که می داند. ولی هر کس به سهم خود سهیم است . سهم ما کجاست؟ ما کجای این بازی هستیم؟پس بی تفاوت نباشیم.

                                                           نمی دانم .. که میداند؟؟

 

 


موضوعات مرتبط: فرهنگي، ،
[ دو شنبه 22 اسفند 1390 ] [ 13:7 ] [ طاها رضایی ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
درباره وب سايت

با سلام خدمت شما كاربر گرامي با توجه به اينكه اينجانب سعي دارم خدمات بي نقصي به شما دوستان عزيزم ارائه كنم به فضاي زيادي جهت ارائه مطالب نيازمندم لذا سايت لوكس بلاگ را انتخاب كردم كه اين سرويس وبلاگ دهي هزينه هاي بالايي جهت ارائه فضاي بي نهايت براي كاربران متحمل مي شود و براي جبران آن ها تبليغاتي در وبلاگ ها و وب سایت ها منتشر مي كند . لذا اينجانب از شما به خاطر نمايش اين تبليغات توسط سايت لوكس بلاگ عذر خواهي مي كنم و اميد وارم مانع ورود شما دوستان عزيز به سایت من نشوند. با تشكر
آرشيو مطالب
بهمن 1392
آبان 1392 مهر 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آذر 1390 آبان 1390 مهر 1390
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار سایت:

بازديد امروز : 3
بازديد ديروز : 0
بازديد هفته : 57
بازديد ماه : 378
بازديد کل : 195541
تعداد مطالب : 143
تعداد نظرات : 66
تعداد آنلاين : 1

.



تعبير خواب آنلاين

ايران رمان